امروز یکی از همون شنبههایه که هی میگی از شنبه شروع میکنم و فلان. محاسبات رو قراره از امروز شروع کنم به خوندن تا آخر سال که دی اینا میشه.
چنتا سمینار و وویس و چیزای این مدلی واسمون گذاشته بودن که آره، پیوستگی مطالعاتی خیلی مهمه و نباید خسته بشین. نظم مهمه. سبک زندگیتون باید تغییر کنه و از این جور حرفا. دیشب رفتم یسری ماژیک هایلایتر گرفتم واسه جزوهها. چقد گرونه... خریدم دونهای سی تومن و امروز که داشتم تو نت میگشتم دیدم خیلی قیمت خوب و پایینی خریدم تازه! واقعا خاک تو سرشون با این ریالشون -_- من یه روز تمام، دوازده ساعت کار کنم نمیتونم یه بسته ماژیک هایلایتر بخرم! از این زیباتر؟!
-
ولی یجوریه امروز! یجوری که انگار حال ندارم و یه جوری یه چیزی سر جاش نیست و یه چیزیو یه جایی جا گذاشتم و کار ناتموم دارم و اینا... خیلی دوس دارم الان یکی بیاد اینجا بشینه پیشم، بعد همینجوری بی دلیل بهش بگم به تو چه، بعدم بگیرم کتکش بزنم نا معلوم...
برچسب : نویسنده : broozmarregihayam7 بازدید : 79